همان گونه که موفقیت بنگاه های کسب و کار در درون مرزهای ملی در گرو بازاریابی صحیح و اثربخش می باشد، هنگامی که دایره فعالیت یک بنگاه به خارج از مرزها توسعه می یابد نیز دستیابی به موفقیت، رهین درک صحیح مختصات بازار خارجی و اتخاذ راهکار های مناسب برای مدیریت آن است. چالش های عمده در بازاریابی صادراتی شامل انتخاب بازارها و یا کشورهای مناسب از طریق تحقیقات بازاریابی و تصمیم گیری در خصوص چگونگی تدوین راهکار آمیخته بازاریابی می باشد. این تصمیم، بیش از هر چیز متاثر از زیربنای فلسفی مورد قبول بنگاه، در خصوص نحوه فعالیت در بازار خارجی می باشد. معمولا فعالان عرصه صادرات از یکی از چند نگرش فلسفی خاص در این زمینه متاثرند و فرایند تدوین آمیخته بازاریابی خود را مستقیما بر پایه راهکار اصلی منشعب از این نگرش بنا می نهند. بازتاب این راهکار، در سطح انطباق پذیری آمیخته بازاریابی ارایه شده از سوی سازمان با ویژگی های بازار هدف آشکار می شود.مقاله حاضر با بررسی نگرش ها و راهکارهای اصلی موجود در رابطه با مدیریت بازارهای خارجی، سعی در تحلیل نگرش و راهکار غالب در نحوه عرضه آمیخته محصول در حیطه صادرات کشور، پیامدهای آن و در نهایت پیشنهاداتی جهت افزایش اثربخشی این راهبرد از طریق ارایه صحیح آمیخته محصول، نموده است. این مهم به مدد بررسی روند کالایی ـ بازاری صادرات ایران در 25 سال اخیر دنبال شده است.